سلام
خوبید؟
چقدر خوبه که شنبه ها کلاس ندارم (کاش ترم بعد همین طور باشه ) شب تا دیر وقت میتونم بشینم پای نت ولی بقیه زود می خوابن
دیروز نتونستم درس بخونم تا شب عذاب وجدان داشتم. کلی تمرین ( واسه دوستام بود) بود داشتم روش فکر می کردم یه چندتایی هم حل کردم
امروز دیگه صبح زود پاشدم درس خوندم (اخلاق نمیدونم چرا با این مشکل دارم) تا ساعت 10 بعد هم وبگردی این روزا نمیتونم زیاد پشت سیستم بشینم از کمر درد و پا درد در اوج جونی (پیر شدیم رفت) باید اینطوری بشم بعد دیگه چی بشه . دو تا صندلی گذاشتم روبروی هم روی یکی میشینم اون یکی هم پاهام رو میذارم روش
این کوچولو رو ببینید
« شاید سالها بعد در گذر از جاده ها بی تفاوت از کنار هم رد شویم و بگوییم این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود »
بدرود.
خیلی با حال می باشید
یک سری به ما هم بزنید مسرور می شویم
چشم