شنبه ها

سلام

خوبید؟

چقدر خوبه که شنبه ها کلاس ندارم (کاش ترم بعد همین طور باشه ) شب تا دیر وقت میتونم بشینم پای نت ولی بقیه زود می خوابن

دیروز نتونستم درس بخونم تا شب عذاب وجدان داشتم. کلی تمرین ( واسه دوستام بود) بود داشتم روش فکر می کردم یه چندتایی هم حل کردم  

امروز دیگه صبح زود پاشدم درس خوندم (اخلاق نمیدونم چرا با این مشکل دارم) تا ساعت 10 بعد هم وبگردی این روزا نمیتونم زیاد پشت سیستم بشینم از کمر درد و پا درد   در اوج جونی (پیر شدیم رفت) باید اینطوری بشم بعد دیگه چی بشه . دو تا صندلی گذاشتم روبروی هم روی یکی میشینم اون یکی هم پاهام رو میذارم روش  


این کوچولو رو ببینید



« شاید سالها بعد در گذر از جاده ها بی تفاوت از کنار هم رد شویم و بگوییم این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود »


بدرود.


نظرات 1 + ارسال نظر
فاطیما جونم یکشنبه 9 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:06 ق.ظ http://fatimaaa.blogsky.com

خیلی با حال می باشید

یک سری به ما هم بزنید مسرور می شویم

چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد