سلامم

خوبین؟

امروز کلاس برنامه نویسی داشتیم کلاس ساکت بود یه دفعه صدای جیرجیرک اومد گوشی یکی از بچه ها بود. استاد هم گفت جلسه بعد شیرینی میاری بچه ها گفتن استاد به ما نگفتین و این حرفها استاد هم کوتاه اومد و گفت خب از این لحظه به بعد. چند دقیقه  گذشت این دفعه دیگه شعر یک توپ دارم قلقلیه می خوند   ( کلاسمون مهدکودکیه واسه خودش ) این یکی دیگه باید جلسه بعد شیرینی بیاره


پ.ن: برم درس بخونم فردا امتحان اصول دارم بعدش دیگه تعطیلیه خوش میگذره اینقده خوبه

بدرود



نامه یک زن ایرانی به مرد هموطنش


پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:” قیمتت چنده خوشگله؟
سواره از کنارت گذشتم، گفتی:” برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!


در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود
در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود


زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی
در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من


در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی
در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلند گفتی:”زهرمار!


در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود
در پارک، به خاطرحضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم


نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی


من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی
مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی!


تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است
من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام


عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی
عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد


من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ
من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر


وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است
وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است

منبع

سلام

بالاخره درس اصول سرپرستی رو تموم کردم واسه امتحان سه شنبه 

یه مشکل حل شد دیگه اینکه هیچ اتفاق خاصی نیفتاده فردا هم که باید برم دانشگاه

دوستم چند روزه هدفن خریده هر روز میاد میریم کنفرانس آهنگ میزاره گوش میدیم میخندیم با هم جای درس خوندن دیگه

آخه بگو پرنده بی تربیت به گربه چکار داری ؟




بدورد

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

انگشتم

سلامم

دیشب انگشتم خیلی درد داشت دیگه مجبور شدم به مامان قول بدم که امروز برم دکتر

صبح با مامان رفتیم دکتر دکتر وقتی انگشتم رو دید گفت چند روزه اینطوری شده؟ من: از پنجشنبه دکتر: اگه همون روز اول اومده بودی با سوزن خونش رو می کشیدم دیگه مشکلی پیش نمیومد ولی الان چون عفونت کرده باید ناخنت رو بکشم. ورم هم داره گفتم حالا نمیشه دارو بنویسید واسم . ( از اونجایی که با آمپول مشکل دارم ) هیچی دیگه آقای دکتر گفت داروی گیاهی مینویسم تا دو روز بزار روش اگه ناخنت افتاد که هیچ اگه نیفتد بیا تا ناخنت رو بکشم.

بعد از اینکه داروهام رو گرفتم انگشتم رو پانسمان کردم و رفتم دانشگاه حالا این انگشت پانسمان شده هم شده بود سوژه خنده بچه ها

پ.ن: قسمتی از این پست رو دیشب نوشتم حالا هم ساعت ۴:۵۰ صبح سه شنبه هست دارم کاملش می کنم ساعت ۶ می خوام برم دانشگاه

بدرود.